____________________________________________________________________________________
رضا اسماعیلی میگوید: وقتی ما در صلوات بر رسول خدا از عبارت آل محمد» استفاده میکنیم، در واقع این عبارت به تمام انبیا و اولیاء الهی اشاره دارد که پیامبر اکرم(ص) خاتم راه توحیدی آنهاست.
به گزارش خبرنگار مهر، همزمان با زادروز میلاد پیامبر اکرم(ص)؛ رضا اسماعیلی شاعر و منتقد ادبی در یادداشتی به بررسی حقیقت مفاهیم موجود در صلوات بر پیامبر اکرم(ص) پرداخته است. متن این یادداشت به شرح زیر است:
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیما: همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! شما نیز بر او درود فرستید و به او سلام کنید، سلامی همراه با تسلیم در برابر حق./ آیه ۵۶، سوره احزاب.»
در روایات، احادیث و آموزه های دینی بر ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) بسیار تاکید شده است. از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند: چگونه صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: اللهم صل علی محمد و آل محمد». در محافل و مجالس مذهبی نیز، شاعران و ذاکران اهل بیت - پیش و پس از خواندن مناقب و مراثی - شرکت کنندگان را به فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد(ص) برای ثواب و استجابت دعا بسیار فرا می خوانند.
در شعر نبوی نیز که یکی از زیرشاخه های ارجمند ادبیات دینی و آیینی است، صلواتیه» جایگاه شایسته ای دارد. شاعران مسلمان از دیرباز تا کنون - به قصد تبرک و تیمن - بخشی از دیوان اشعار خود را به صلواتیه اختصاص داده اند که بازخوانی دو نمونه صلواتیه از شاعران متقدم و معاصر خالی از لطف نیست:
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات
گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادی همه لطیفه گویان صلوات
(حضرت حافظ)
تا داشته ام فقط تو را داشته ام
با یاد تو قد و قامت افراشته ام
بوی صلوات می دهد دستانم
از بس که گل محمدی کاشته ام
(سعید بیابانکی)
اما با وجود کاربرد گسترده این ذکر معنوی، در مورد حقیقت و فضیلت صلوات و دایره و دامنه شمولیت آن - به جز استجابت دعا و گشایش در کارها - کمتر خوانده ایم و شنیده ایم. تصور عمومی بر این است که در ذکر معنوی صلوات ما فقط بر محمد و آل او - اهل بیت رسول خدا و امامان معصوم - سلام و درود میفرستیم که چنین برداشتی هر چند با متن آیات و روایات قرآنی و احادیث معصومین - آیه تطهیر و احادیث ثقلین و کساء - قابل انطباق است، ولی برداشت کاملی نیست.
آنچه در مورد حقیقت صلوات تا کنون ناگفته مانده، تفسیر مبسوط و مکشوف فراز آل محمد» است. این که برداشت ما از آل محمد» چیست و گستره معنایی و مفهومی آن تا کجاست؟ اگر دایره مفهومی آل» یا اهل» را فقط به خویشان و بستگان نسبی و سببی پیامبر(ص) محصور و محدود کنیم، آن وقت در پاسخ این سوال در می مانیم که چرا رسول خدا(ص) در باره سلمان فارسی فرمودند: سلمان منّا اهل البیت؟ سلمان از اهل بیت ماست.»
پس آنچه که مسلم است دایره مفهومی آل محمد» بسیار گسترده تر و فراتر از همخونی و خویشاوندی نسبی و سببی است. چرا که در بعضی از آیات و روایات واژه آل» یا اهل» به معنای پیروان و رهروان نیز به کار رفته است. با در نظر گرفتن این معنا می توان گفت که آل محمد» قابل تعمیم به همه کسانی است که پیرو دین و آیین محمدی هستند. یعنی یکی دیگر از لایه های تفسیری این آیه با لحاظ این که پیامبر اکرم(ص) پدر معنوی امت اسلامی است، خویشاوندی اعتقادی و معنوی» است. چنان که در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده: أنا وعَلِیٌّ أبَوا هذِهِ الامَّة»، من و علی پدران این امت هستیم. (کمال الدین: ص ۲۶۱ ح ۷)، این که پیامبر پدر معنوی امت اسلامی است اظهرمن الشمس است، چرا که خداوند صریحا در آیه 40 سوره احزاب فرموده است: مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ»، محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست. این که پیامبران توحیدی پدران معنوی امت هستند، مورد تایید آیات قرآن است. هم چنان که در آیه 78 سوره حج، حضرت ابراهیم(ع) نیز پدر مسلمانان خوانده شده است:
وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ وَ فی هذا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا اَّکاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصیرُ./ آیه 78، سوره حج»
ترجمه: در راه خداوند چنان که باید جهاد کنید او شما را برگزید و برایتان در دین هیچ تنگنایی پدید نیاورد. کیش پدرتان ابراهیم است. او پیش از این شما را مسلمان نامید تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر دیگر مردم گواه باشید. پس نماز بگزارید و زکات بدهید و به خدا توسل جویید. اوست مولای شما، چه مولایی نیکو و چه یاوری نیکو.»
با این توسع معنایی، همه انبیا و اولیا الهی - از آدم تا خاتم - در دایره شمول آل محمد» قرار می گیرند. بنابراین وقتی ما در صلوات بر رسول خدا از عبارت آل محمد» استفاده میکنیم، در واقع این عبارت به تمام انبیا و اولیاء الهی اشاره دارد که پیامبر اکرم(ص) خاتم راه توحیدی آنهاست، و حضرت عیسی و موسی (ع) و همه انبیاء الهی و همچنین حضرت مریم (س) نیز در ذیل سلسله نورانی آل محمد» قرار میگیرند که احترام و تکریم آنان واجب است.
با عنایت به این دقیقه و برای حفظ حریم و حرمت حضرت خاتم الانبیا، منِ شاعر و ذاکراهل بیت(علیهم السلام) باید در شعر دینی و آیینی همان گونه که به معصومین و بزرگان مذهب شیعه احترام می گذارم، به مقدسات و بزرگان دینی سایر ادیان و مذاهب الهی نیز احترام بگذارم، چرا که بی حرمتی به ساحت پیامبران و انبیا الهی سایر ادیان، به نوعی اسائه ادب به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام است که شاعران آیینی اصیل باید از فرو افتادن در این دامچاله برحذر باشند.
متاسفانه معدودی از شاعران و ذاکران آیینی به خاطر غفلت از این مهم گاهی برای برکشیدن معصومین شیعه (علیهم السلام) به فرو کشیدن و ریز دیدن پیامبران و اولیای الهی سایر ادیان مینشینند. مثلاً گاهی حضرت عیسی و حضرت موسی(ع) را غلام پیامبر اکرم(ص) و حضرت مریم (س) را کنیز حضرت زهرا(س) می نامند، که کار مقبول و مشروعی نیست. عالمان روشن اندیش دینی نیز همواره بر تکریم و تعظیم بزرگان سایر ادیان الهی تأکید دارند. مقام معظم رهبری نیز بارها در بیانات خویش صریحاً فرمودهاند: توهین به مقدسات سایر مذاهب حرام شرعی است».
حقیقت مغفول مانده دیگری که در متن و بطن این ذکر شریف پنهان است، این است که خداوند به همه ایمان آورندگان سفارش می کند که بر محمد و آل او صلوات بفرستند. یعنی سلام و درود بر همه کسانی که به رسالت رسول مکرم اسلام ایمان آورده اند. زیرا با استناد به نص صریح آیه (21) سوره احزاب همه کسانی که به عنوان اسوه حسنه» از راه و مرام پیامبر پیروی می کنند، جز خویشاوندان اعتقادی پیامبرند و این سلام و صلوات شامل حال همه آنان میشود.
پس صلوات بر پیامبر(ص) و آل او، علاوه بر انبیا و اولیای الهی، شامل بندگان صالح خداوند و من و شما نیز - اگر صالح باشیم - می شود. چنان که امام صادق(ع) در حدیثی از رسول اکرم(ص) روایت کردهاند:
مَنْ صَلَّی عَلَی صَلَّی اللهُ علیهِ وَمَلائِکَتُهُ ، وَمَنْ شَاءَ فَلْیقِلَّ وَمَنْ شَاءَ فَلْیکْثِرْ: هر کسی که بر من صلوات فرستد، خداوند متعال و ملائکه بر او درود و رحمت می فرستند (پس) هر که می خواهد کم، و هر که می خواهد بسیار صلوات بفرستد.»
(اصول کافی2: 492، وسائل الشیعۀ7: 194، ریاض السالکین1 :452، جامع أحادیث الشیعة15: 465 .)
به عبارتی دیگر سلام و صلوات بر پیامبر و آل او، علاوه بر خویشاوندان نسبی پیامبر - که در آیه تطهیر و احادیث ثقلین و کساء به صراحت به نام مبارک آنان اشاره شده است - شامل حال امت پیامبر که به اعتبار تبعیت و پیروی عملی و خالصانه از آن حضرت در شمار خویشاندان اعتقادی و معنوی حضرت خاتم الانبیا قرار می گیرند نیز می شود. یعنی وقتی ما بر محمد و آل محمد صلوات می فرستیم، به اعتبار این که ما نیز امت پیامبریم و جز خویشاندان اعتقادی آن رسول مکرم محسوب می شویم ، بر خودمان نیز سلام و درود می فرستیم. بنابراین سلام و صلوات خدا و فرشتگان - علاوه بر پیامبر و اهل بیت نسبی ایشان - شامل حال ما نیز می شود. حتی شامل حال کسانی که ممکن است در شناسنامه و به اسم مسلمان نباشند، ولی به خاطر پذیرفتن حقیقت توحید و پیروی عملی از تعالیم نبوی، به صورت فطری اسلام را پذیرفته و ایمان آورده اند. چرا که مسلمانی پیش و بیش از آن که به ظاهر و صورت و اسم باشد، به باطن و سیرت و رسم است. چه بسا که من در اسم مسلمان باشم و در رسم نه!
متر و معیار خداوند نیز در فردای قیامت برای سنجش مسلمانی بندگان خویش، هرگز کارنامه و شناسنامه کاغذی آنان نیست، بلکه شناسنامه اعتقادی و معنوی آنان است. چه بسا که در فردای قیامت، فردِی به ظاهر کافر به مدد پیروی عملی از تعالیم توحیدی و سیره نبوی، از پل صراط بگذرد و منِ به ظاهر مسلمان که به نام مسلمان» در شناسنامه کاغذی خود دلخوشم، به خاطر دور شدن از صراط مستقیم بندگی - با سرافکندگی - در دوزخ ضلالت و گمراهی هبوط کنم!
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ می دانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت، هم کلید زندگی ست
گفت زین معیار اندر شهر ما
یک مسلمان است، آن هم ارمنی ست!
خبرگزاری مهر، جمعه 24 آبان 1398
https://www.mehrnews.com/news/4772249/
____________________________________________________________________________________
حرکت به سمت مرثیه خوانی فاخر
گروه ادب ــ رضا اسماعیلی گفت: ذاکران و مرثیهخوانانی که فارغ از حاشیهها و جاروجنجالهای پوچ تبلیغاتی، با دغدغه، هوشمندی و بصیرت یک شعر فاخر با مضامین متعالی انتخاب میکنند، دایره تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت.
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ رضا اسماعیلی به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی در یادداشتی بر ادب و آداب مرثیهخوانی تأکید کرده و معتقد است: امروز دیگر داشتن صداوسیمای خوب برای ستایشگری اهل بیت(ع) کفایت نمیکند، چون جنس کار یک ذاکر با جنس کار یک خواننده غیرمذهبی فرق میکند. امروز یک ذاکر خوب و موفق باید در کنار صوت و حنجره خوب، از تقوا و سلوک مردمی، دانش و بینش دینی، هوشمندی ی، سواد ادبی و علومی، چون رفتارشناسی اجتماعی» نیز برخوردار باشد. مشروح این یادداشت در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد؛
زان یار دلنوازم شکری ست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی، ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف، چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی، ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان، وین راه بینهایت
ای آفتاب خوبان! میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل، بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم، روی از درت نتابم
جور از حبیب خوش تر، کز مُدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ»
قرآن ز بر بخوانی، در چارده روایت
سال گذشته در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی توفیق حضور در مراسم سوگواری یکی از هیئتهای سنتی و اصیل تهران را پیدا کردم. خاطره خوبی که از این هیئت برای من به یادگار ماند؛ عالم محور» بودن این هیئت بود. به این معنا که وقت اعظم و مفید مراسم به سخنرانی یک عالم دینی اختصاص پیدا کرده بود. دیگر این که اکثر ذاکران حاضر در هیئت، اشعاری را که برای خواندن و ارائه در مجلس انتخاب کرده بودند، اشعار فاخری از شاعران موضعمند و بزرگی، چون مولانا، حافظ، سعدی، صائب تبریزی، نیر تبریزی، فؤاد کرمانی و خوشدل تهرانی بود.
ستایشگری اهل بیت(ع) امروز نیاز به فرهنگسازی و الگوسازی دارد. الگوهای سالم و باشکوهی همچون شیوه ستایشگران دارالعباده یزد که با مدیریتی شایسته و ادب و آدابی اسلامی و منطبق با آموزههای توحیدی برگزار میشود
به عنوان مثال در یکی از این شبها ذاکر ارجمند هیئت غزلی از حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی خواند که هر چند در موضوع و به صورت مستقیم، هیچ نسبتی با مُحرّم، عاشورا و کربلا نداشت، ولی موضع و مضمونی ظلم ستیزانه و جان و جهانی عاشورایی داشت. غزلی که جمعیت را به تأمل و تفکر وا میداشت و گریستن» را همراه با نگریستن» آموزش میداد. دیگر این که ذاکر توانمند هیئت با خوانش هنرمندانه و زیبای این غزل، چنان شور و شعور»ی در جان مخاطب میریخت که پیش از این نمونه آن را در جای دیگری ندیده بودم. این خاطره در ذهن من جزء خاطرههای ماندگار و فراموش نشدنی است.
ادامه نسل کوثری»ها و موذن زاده»ها
به راستی نیز باعث خرسندی است و جای شکر و سپاس دارد که هنوز در حسینیهها و هیئتهای عزاداری مرثیه خوانان و ذاکران دغدغهمندی از نسل کوثریها، موذنزادهها، حاج علی آهیها و. داریم که اهل مراقبه، محاسبه و مطالعهاند و برای انتخاب شعر و مرثیه فاخر وقت میگذارند تا هنگام اجرای برنامه وقت شریف مردم را با اشعار زردِ کوچه - بازاری» و نوحههای فی البداهه دم دستی تلف نکنند و حرفهایی برخاسته از سیرت دین» و معرفت آیین» برای گفتن داشته باشند. مرثیه خوانانی که برای وقت مردم که بیهیچ تردیدی حُکم حق الناس» را دارد ارزش قائلاند و هیئت» را همچون کلاسی انسانساز و رسانهای تأثیرگذار و قدرتمند برای نشر و اشاعه آموزههای اصیل دینی و قرآنی میدانند.
یقیناً، ذاکران و مرثیهخوانانی که فارغ از حاشیهها و جار و جنجالهای پوچ تبلیغاتی، با دغدغه، هوشمندی و بصیرت یک شعر فاخر، ارجمند و برخوردار از مضامین بلند و متعالی را برای مرثیهخوانی انتخاب میکنند، دایره تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت و در قلوب مردم مقبولتر و محبوبتر خواهند بود. ستایشگری اهل بیت(ع) امروز نیاز به فرهنگسازی و الگوسازی دارد. الگوهای سالم و باشکوهی همچون شیوه ستایشگران دارالعباده یزد که با مدیریتی شایسته و ادب و آدابی اسلامی و منطبق با آموزههای توحیدی برگزار میشود. به راستی و درستی عزاداری حسینی در یزد از بهترین، سالمترین و تأثیرگذارترین عزاداریهای حسینی در سالهای بعد از انقلاب است که باید از آن الگوبرداری کرد.
ادب و آداب مرثیهخوانی
اگر همه ذاکران و مرثیهخوانان اهل بیت(ع) به این دقیقه مهم توجه کنند که امروز هیئت» نه فقط یک محفل خصوصی و دورهمی» ادواری برای تخلیه هیجانات مذهبی و تحریک احساسات دینی، بلکه یک رسانه تاثیرگذار و قدرتمند برای معرفی اسلام ناب محمدی (ص) و تبیین و تبلیغ معارف توحیدی است، یقیناً برای انتخاب شعر و مرثیهخوانی در هیئت وقت بیشتری میگذارند و با رویکردی جدیتر و هنرمندانهتر با این مقوله برخورد میکنند. امروز دیگر داشتن صداوسیمای خوب برای ستایشگری اهل بیت کفایت نمیکند، چون جنس کار یک ذاکر با جنس کار یک خواننده غیرمذهبی فرق میکند. امروز یک ذاکر خوب و موفق باید در کنار صوت و حنجره خوب، از تقوا و سلوک مردمی، دانش و بینش دینی، هوشمندی ی، سواد ادبی و علومی، چون رفتارشناسی اجتماعی» نیز برخوردار باشد.
با آرزوی توفیق روزافزون برای همه ستایشگران با اخلاص، تحریف گریز و خرافه ستیز اهل بیت (ع) که فارغ از وسوسههای شهرت و ثروت در این مسیر نورانی گام بر میدارند، حسن ختام این نوشتار را به فرازی از رهنمودها و توصیههای حکیمانه استاد محمدعلی کریم خانی به ستایشگران اهل بیت (ع) اختصاص میدهم: شاید درست نباشد، ولی عقیدهام این است که نوحه و روضه رو باز خواندن، درست نیست. چه خبر است که همه مداح ها، شمر را میآورند روی سینه امام حسین (ع)؟! من ایما، اشاره و در پرده گویی را بسیار بیشتر میپسندم. مثلا شعری است در وصف لحظه شهادت حضرت زهرا (س) که میگوید:
امروز هیئت» نه فقط یک محفل خصوصی و دورهمی» ادواری برای تخلیه هیجانات مذهبی و تحریک احساسات دینی، بلکه یک رسانه تاثیرگذار و قدرتمند برای معرفی اسلام ناب محمدی (ص) و تبیین و تبلیغ معارف توحیدی است
بر حاشیه برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
میدانید؟ گُل! نمیآید با ذکر جزئیات بگوید که در آن لحظه چه شده است. کسانی هستند که معلم اند و شاگرد دارند، اما نوحههایشان را که میشنوید از خجالت آب میشوید. این چیزها را کجا نوشته است؟! این است که آدم باید حواسش جمع باشد. امام حسین (ع) قبول نمیکند که شان و مقامش را پایین بیاورید، ایشان شخصیت اول خلقت است و منِ نوعی بیایم یک شعری بخوانم که شأن او را در چشم و گوش شنونده پایین بیاورم؟! میگوید تیر رفت و چرخید و در فلان نقطه نشست! اینها را همه میدانند، همه از بچگی پای منبر بودهایم، همه میدانیم سر امام حسین (ع) را ذبح کردند، خیمه اش را آتش زدند، اما لازم نیست شما در هر روضهای، در هر مداحی اینها را تکرار کنید! شعری بخوانید که این را در پرده، با ایما و اشاره، با استعاره بگوید:
گفتا شه شهیدان با شاهد یگانه
عشق تو کشت ما را، شمر و سنان بهانه.
حالا این میآید میگوید شمر این طور بود، آن یکی میگوید آنطور بود، بنشینید یک شعر و آهنگ خوب انتخاب کنید که چهار نفر دیگر هم که به دست شما نگاه میکنند چیزی یاد بگیرند.» (۱)
پانوشت:
1 - گفتگو با استاد محمد علی کریم خانی، دعبل، یکشنبه ۸ مهر ۱۳۹۷
خبرگزاری قرآن، شنبه 27 مهر 1398
https://iqna.ir/fa/news/3850871/
____________________________________________________________________________________
در نشست مناسك حسینی و رسانه»:
سنگری: عرفان مجاهدانه عاشورا لبریز از زیباییهاست
سوگ اولین ضلع کربلاست؛ رسانه باید معبری درست كند كه از سوگ به اندیشه برسد، متأسفانه در بسیاری از موارد در سوگ زمینگیر میشویم؛ مراسم عزاداری قدیم اینگونه بود كه ابتدا روضه خوانده میشد و پس از آن سخنران اندیشه كربلا را بیان میكرد، این سنت كماكان در نجف و كربلا اجرا میشود. اول عاطفه شخم میخورد و آماده پاشیدن بذر اندیشه در خود بود.
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ نشست تخصصی مناسك حسینی و رسانه، با حضور دكتر محمدرضا سنگری»، عاشوراپژوه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دكتر محمد حسین ظریفیان» مدیر كل پژوهشهای اسلامی رسانه در این اداره كل برگزار شد.
در ابتدای این نشست دكتر ظریفیان با اشاره به ظرفیت كشف نشده حماسه حسینی عاشورا گفت: اگر از دریچه اندیشه پژوهی به واقعه عاشورا نگاه شود، بازنمایی های رسانه ای عمیق تر و اثرگذارتر خواهد شد.
دكتر ظریفیان پدیده پیادهروی اربعین را یك ابر رسانه توصیف كرد و گفت: این پیادهروی به بزرگترین رسانه دنیا تبدیل شده است كه به تولیدكننده برنامه آن فقط شركتكنندگان آن نیستند؛ این ابر رسانه علاوه بر كسانی كه در آن شركت میكنند دیگر نفوسی كه از سراسر دنیا به آن چشم دوختهاند را نیز شامل میشود و همه در سیطره این ابر رسانه قرار دارند و مفهومی جدید از یك فرا رسانه را هم خلق كرده است.
وی افزود: پیادهروی اربعین تمام معادلات علوم رسانه و ارتباطات را تحت الشعاع قرار داده است و همه نظریه های مادی در مقابل آن رنگ باختهاند.
مدیر كل پژوهشهای اسلامی رسانه با اشاره به كارنامه پربار این اداره كل گفت: این مجموعه در آستانه ورود به 25 سالگی و ربع قرن مجاهدت عالمانه و تاثیرگذار در ساحت دین و رسانه و آثار فاخری از این مركز به جامعه رسانهای علمی و ادبی كشور تقدیم شده است كه به عنوان نمونه میتوان به هشتصد كتاب و هزار و دویست فصلنامه و نشریات اشاره كرد؛ شاید آثار این مركز در بین آثار دیگر مراكز، بیشترین بهره را از عاشورا برده باشد.
وی با اشاره به آثار تولیدی مركز پژوهشهای اسلامی رسانه كه به مناسبت ماههای محرم و صفر تولید شده و در شبكههای مختلف پخش شده است اشاره كرد و افزود: این از بركت عاشورا و نفوس طیبه شهدای كربلاست؛ دوستان و پژوهشگران دین و رسانه در این مركز توانستهاند با استعانت از درگاه سید الشهدا قلم، فكر و اندیشه را بركت بخشند.
پس از آن دكتر محمد رضا سنگری عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی كربلا را رسانهای با ویژگیهای مختلف ارزیابی كرد و گفت: كربلا رسانهای رسانا، پویا، زایا، زیبا، پایا است كه اسوهای رهاورد این ویژگیها است؛ هر كدام از این صفات را باید توضیح داد؛ اگر قرآن عالیترین قانون است؛ كربلا عالیترین اجرا است؛ بیتردید كربلا تجسم قرآن در یك مقطع از تاریخ است و قرآن با همه ابعاد خود در آن جلوه نموده است.
دكتر سنگری ادامه داد: كربلا جلوهگاه تام قرآن و كاملتری جلوه آن است؛ با تدبر در آیاتی از سوره كهف كه رأس امام حسین (ع) بر نیزه میخوانند به این نتیجه خواهید رسید؛ اگر زوایای كربلا كاویده شود بیشتر میتوان راز و ابعاد این موضوع را تبیین و بررسی كرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در توضیح صفاتی كه برای عاشورا بیان كرده بود ابراز داشت: كربلا را به عنوان حنجر بلیغ قرآن در تاریخ میبینیم پس رسانا است؛ زمان را در نوردیده است، پس پویا است، با توجه به روایتی كه بیان میكند شهادت امام حسین (ع) شعلهای را روشن میكند كه تا ابد سردی نمیپذیرد و گرمی بیشتری به جهان میبخشد» این مسأله بیشتر روشن میشود.
وی در توضیح بیشتر درباره پویا بودن واقعه عاشورا و كربلا اظهار داشت: هر كس تاریخ را مطالعه كرده است، میداند كه رویدادها وقتی از لحظه ولادت خود فاصله میگیرند بیشتر رنگ میبازند و فراموش میشوند و تنها پژوهشگران تاریخ آنها را مطالعه میكنند، اما واقعه كربلا روندی برعكس وقایع تاریخی را دنبال میكند؛ هر چه بیشتر از این رخداد عظیم تاریخی یعنی فرهنگ عاشورایی فاصله میگیریم تازهتر میشود؛ به قول فردی عاشورا برای دیروز نبود، برای امروز هم نیست، بلكه برای فردا است.
دكتر سنگری در وصف زایا بودن كربلا گفت: كربلا انقلاب میزاید، زادگاه انقلاب اسلامی عاشورا است، امام خمینی (ره) هم فرمودند كه ما هر چه داریم از محرم و صفر داریم» از همین موضوع نشأت میگیرد؛ كسانی كه نیم قرن گذشته را در خاطر دارند میدانند كه پرچمهای گذشته ماركسیستی بود ولی الان پرچمهای هیهات من الذله است كه زنده و زاینده و فزاینده است؛ این سه واژه را مقام معظم رهبری برای كوثر به كار بردهاند كه مصداق بارز كوثر، كربلا است كه نسلها را میپرورد و سیراب میكند و حجت بالغهای است كه در آن حضور داریم.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی حسن را زیبایی بیرونی و خیر را زیبایی درونی توصیف كرد و ابراز داشت: كربلا زیباست و اگر قطعهای از تاریخ دارای حسن و خیر باشد، زمانی غیر از عاشورا و كربلا را نمیتوان برای آن یافت. در تحقیقاتی كه برای نوشتن كتابهای آینهداران آفتاب و آینه در كربلا انجام دادم و در سفر به فرانسه و آلمان تازیانههای قدیمی را مشاهده كردم و پس از آن ارزش جمله ما رأیت الا جمیلای حضرت زینب (س) را فهمیدم.
وی كربلا را دارای زیباییهای زیادی دانست و اظهار داشت: آغاز، حركت، سخن گفتن و مقاطع چندگانه كربلا دارای زیباییهای زیادی است؛ هر كدام از این مقاطع، زیبا، شكوهمند و دارای درس است؛ كربلا لب ریز از گُم گوشهها و نگفتهها است؛ هنوز حتی از صفحه اول كتاب كربلا چیزی نگفتهایم؛ باید به این حوزهها و قلمروها برگردیم و آن را بخوانیم.
دكتر سنگری با اشاره به اینكه هیچ كس در تاریخ خود را اسوه اعلام نكرده است گفت: امام حسین (ع) تنها كسی است كه خود را اسوه میدانم لكم فی اسوه؛ من برای شما اسوه هستم» و میفرماید اولین كسی كه در دوره رجعت برمیگردد من هستم؛ حضرت در كربلا شش خطبه دارد كه از شما میخواهم روی این موضوعات و زمینهها كار كنید.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی كربلا را دارای درسهای بیشمار دانست و ابراز داشت: حضرت اباعبدالله میتوانستند چند روز دیرتر از مدینه حركت كنند، اما روز بعثت را انتخاب كردند؛ مواضعی كه گرفتند، برنامه سفر، تداركات، چگونگی حركت، پوشیدن لباس پیامبر و مانند اینها هر كدام دارای درسهایی است كه با تحقیق و پژوهش در آنها میتوان از آنها استفاده كرد.
وی ادامه داد: هر روز ما پر از رویاروییهای امام حسین(ع) با عبیدالله است، ما هم باید خود را قضاوت كنیم كه یار كدام یك هستیم، آیا یار عبید الله هستیم كه برای جنگ مبلغی را مطالبه كنیم یا مانند یاران امام حسین(ع) بگوییم در راه حق اگر چند بار سوخته شویم باز هم به میدان خواهیم رفت؛ خالصترین انسانها امام حسی (ع) را همراهی كردند.
دكتر سنگری رسانه را برای اباعبدالله الحسین ارزشمند ارزیابی كرد و اظهار داشت: علاوه بر دو گزارشگری كه سپاه دشمن داشت كه به طور كامل مسائل را نقل كردهاند كه چه شد، چه كسی زد، با چه زد، به كجا زد، امام حسین(ع) نیز یك گزارشگر به نام عقبة بن سمعان» داشت كه او را عصر عاشورا از كربلا خارج كرد؛ خروج او از كربلا به دلیل باقی ماندن گزارشی حقیقی از واقعه كربلا بود؛ این نوشتهها چندی پیش خاتمهای بر شبهاتی بود كه به وقایع كربلا وارد كرده بودند؛ امام او را خارج كرد تا پیام آن روز را به ما برساند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تحلیل اینكه امام حسین(ع) چه نیروهایی را جذب كرد، كدام را دفع كرد، با پیران و جوانان چطور صحبت میكند را نیازمند تحلیل و بررسی دقیق دانست و افزود: امام در مواجهه با جوانان بیدادگریها و شقاوتهای بنی امیه را میگوید و با پیران از روایات پیامبر سخن میگوید و عقبه ذهنی آنها را فعال میكند؛ باید ببینیم كه لحن امام چیست و ساختار سخن ایشان چیست؟ لازم است روی نامههای امام حسین(ع) كار شود؛ نه فقط محتوا بلكه شكل نامهها هم مهم است؛ چرا امام حسین(ع) هنگام رسیدن به كربلا به محمد حنفیه نامه مینویسد؟ این یك جمله چه معنایی دارد؟ نامه به اهل بصره میفرستد یعنی چه؟ امروز سفیران ما به اینها نیاز دارند.
وی ادامه داد: پرداختن رسانه به بازماندگان كربلا كه پس از شش ماه یا یك سال شهید شدند از ارزش زیادی برخوردار است؛ فردی از یاران امام حسین(ع) یك سال با زخمهای خود عشق بازی میكند و در قل جامع به شهادت میرسد؛ كربلا از این شخصیتهای مظلوم هم دارد كه حرفی از آنها به میان نیامده است. برای كربلا كه هنمرمندانهترین تابلوی هستی است باید كارهای هنری ویژهای انجام شود و باید از آنها برای مسائل و امتداد كربلا بهره گرفت و استفاده كرد.
دكتر سنگری نمادها، نمودها و نشانههای كربلا را از هم تفكیك كرد و اظهار داشت: باید به نمادها، نمودها و نشانههای كربلا توجه كرد؛ برای مثال در سریال مختارنامه دستی به آسمان خون میافشاند؛ این نمادی زیبا است كه در سه جا از كربلا این اتفاق افتاد؛ یكی خون حضرت علی اكبر جوان كربلا، دیگری خون گلوی حضرت علی اصغر و دیگری خون حضرت اباعبدالله كه این مباحث باید مورد مطالعه و بررسی جدی قرار گیرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دیالوگ و منولوگهای كربلا را بسیار ارزشمند و قابل استفاده دانست و گفت: بعضی از نمادها و نمودهایی كه در جامعه وجود دارد باید در فضای رسانه مطرح شود؛ برای مثال چوبزنی، سنگزنی، نعل اسب باید ریشهیابی شود؛ از امام محمد باقر(ع) نقل است كه با هفت سلاح امام حسین(ع) و یاران ایشان را میزدند؛ علاوه بر تیر و شمشیر و نیزه، خشب و حجر و مانند اینها هم بود؛ باید دید كه آنها با این موارد ارتباطی دارد؟ سینه زدن، زنجیر زدن، گل بر سر گذاشتن، یا كامل در گل رفتن را باید تحلیل كنیم؛ با ورود به این مسائل از انحرافاتی مانند قمهزنی یا گلولهزنی میتوان جلوگیری كرد.
وی كربلا را دارای چهار ضلع معرفی كرد و گفت: سوگ اولین ضلع است؛ رسانه باید معبری درست كند كه از سوگ به اندیشه برسد، متأسفانه در بسیاری از موارد در سوگ زمینگیر میشویم؛ مراسم عزاداری قدیم اینگونه بود كه ابتدا روضه خوانده میشد و پس از آن سخنران اندیشه كربلا را بیان میكرد، این سنت كماكان در نجف و كربلا اجرا میشود. اول عاطفه شخم میخورد و آماده پاشیدن بذر اندیشه در خود بود.
دكتر سنگری ادامه داد: پس از سوگ و داغ كربلا بعد حماسی كربلا دارای اهمیت زیادی است؛ هر چند نمیتوان با حماسه گریست اما این بعد نیز دارای ارزش زیادی است؛ منظورم از حماسه تنها در رزم نیست بلكه در گفتار هم باید به آن توجه كرد؛ گونهای از گفتار كه به نوعی بیان میشود كه در فرد تكان و لرزشی را ایجاد میكند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خواستار پژوهش در حوزه رجزخوانی شد و گفت: هیچ چیز مانند رجز تصویر روشنی از دشمن، ارائه نمیكند؛ در این زمینه چند كار شتابزده انجام شده است اما كامل نیست؛ امام حسین (ع) و یاران ایشان در رجز تصویر خود، فرد مقابل و آینده را به نمایش گذاشتهاند؛ تحلیل كنید امام حسین(ع) سقوط سی و سه نفر مقابل خود را در چه میبیند؟ آیا جهان امروز ما با این موضوع درگیر نیست؟ جهان كنونی جهان بردگی نظامی، اقتصادی و فرهنگ است؛ انسان در عرصههای گوناگون برده شده است و اگر لبیك گوی بردگی باشد، دنیا و شكم ما را تأمین خواهند كرد.
وی ضلع سوم كربلا را عرفان عاشورا دانست و گفت: عرفان مجاهدانه عاشورا لبریز از زیباییها است كه باید تحلیلهایی درباره آن انجام شود؛ ضلع چهارم جریان كربلا دو شاخه دارد كه یكی درسهای عاشورا و دیگری عبرتهای عاشورا است؛ با پرداختن به موارد مختلف حتی لباس پوشیدن امام حسین(ع) و یاران ایشان میتوان درسها و عبرتهایی برای زندگی از آن بزرگواران گرفت.
ابنا، مهر 1397
https://fa.abna24.com/news/
_______________________________________________________________________________________
رونمایی از زیباییهای عاشورا» در موعود
در تازهترین شماره مجله موعود آمده است: عاشورا تنها یک مصیبت نیست؛ چرا که هیچ مصیبتی زیبا نیست؛ مگر آنکه هدفی متعالی و انسان ساز در بطن خود داشته باشد؛ از همین روست که شهادت امام حسین (ع) و یارانش در کربلا در نگاه حضرت زینب (س) زیبا جلوه میکند.
به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیتهای دینی خبرگزاری فارس، ویژه نامه محرم مجله موعود(شماره ۲۲۳-۲۲۴ ) منتشر شد. در این ویژهنامه عناوینی نظیر مرابطه مؤمنانه منتظرانه»، رونمایی از زیباییهای عاشورا،تحلیل ناصحیح عاشورا بدون ظهور، اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین (ع)، مسلمانان هند، مم به افول و ظهور و افول نظم بینالمللی لیبرال پیشروی مخاطبان قرار داده شده است.
شرط حیات زندگی مؤمنانه
در سرمقاله این شماره با عنوان مرابطه مؤمنانه منتظرانه» میخوانیم: اعلام دینداری و ایمان زبانی، کفایت از تحقق ایمان در انسان و برخورداری جانش از لقمههای نورانی نمیکند، مجاهدت با مال و جان، موجب به شکوفه نشستن نهال دینداری، کشف حقایق مستتر، منور شدن جان مؤمنان و سرانجام، بسط و تعمیق جغرافیای دینداری در گستره زمین میشود؛ مگر جز این است که قبیله ایمان، سنن الهی و احکام آسمانی از مسیر مجاهدت مجاهدان در اقصا نقاط عالم گسترده شده و تاریکیهای جهل را از صفحات قلب چند صد میلیون نفر از بندگان خدا زدوده است؟ و هر کجا که مسلمانان دست از مجاهدت برداشته، خوار و زمینگیر شده و مشرکان و کفار بر جان و خاک آنان مستولی گشتند. جهاد با مال و جان و آمادگی برای جهاد، شرط حیات مؤمنانه و زمینهساز مبسوط الید شدن امام برای زدودن کفر و شرک و نفاق از پهنه زمین و بسط دولت کریمه است.
رونمایی از زیباییهای عاشورا
در بخش دیگر این مجله با عنوان رونمایی از زیباییهای عاشورا» آمده است: عاشورا تنها یک مصیبت نیست؛ چرا که هیچ مصیبتی زیبا نیست؛ مگر آنکه هدفی متعالی و انسانساز در بطن خود داشته باشد؛ از همینروست که شهادت امام حسین (ع) و یارانش در کربلا در نگاه حضرت زینب (س) زیبا جلوه میکند؛ چون این مجاهدتها و فداکاریها برای غبارروبی از حقیقت محمدی»، اصلاح جامعه اسلامی و احیای کرامتهای انسانی بوده است؛ حال آنکه در پشت چهره مصیبت، هیچ حقیقت زیبا و قابل ستایشی نهفته نیست. بخشی از زیباییهای حماسی واقعه کربلا را میتوان در صحنههای زیر به تماشا نشست:
- امتناع امام حسین (ع) از شروع جنگ و خونریزی و تلاش در روشنگری و هدایت دشمنان تا آخرین لحظات؛
- پیوستن زهیر بن قین به سپاه اباعبدالله (ع) به توصیه همسر حسینیمرامش، دَلْهم، که نشاندهنده نقش تعیینکننده ن در کربلاست و . .
چرا ما چشم زیبابین نداریم و به جای دیدن ظرافتها و زیباییهای بیبدیل این مینیاتور الهی، تنها سرهای برآمده بر نیزه، اجساد افتاده بر خاک، خیمههای آتش گرفته، دربهدری کاروان اسیران، خون و آتش و عطش را میبینیم و بس؟! شایستهتر آن است که در مجالس بزرگداشت قیام حسینی روی پرچمها این جمله نوشته شود: به مجلس حماسه حسینی خوش آمدید.
حلقه نصرت خدا
مقاله تحلیل ناصحیح عاشورا بدون ظهور که مربوط به سخنرانی آیتالله سیدمهدی میرباقری است، میخوانیم: اگر کسی عاشورا را به تنهایی تحلیل کند، یک تحلیل صددرصد ناقص است. در این زنجیره، واقعه عاشورا تعریف میشود که یک طرفش عاشوراست و طرف دیگر ظهور و بعد از ظهور، رجعت حضرت سیدالشهدا (ع) است. این حلقه، حلقه نصرت خداست که إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا» یعنی ایشان قبل از حادثه، منصور بودهاند، هنگام حادثه، منصور بودهاند و بعد از حادثه، توسط ائمه و امام زمان (عج) نصرت میشوند و بعد از امام زمان(ع) هم به واسطه رجعت، که یک رجعت کامل است.
اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین (ع)
همچنین در موضوعی دیگر با عنوان اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین (ع)» به قلم محمد ابراهیمنیا و علی نوفرستی بیان شده است: در یکی از زیارت مطلقه امام حسین (ع) با سند معتبر چنین میخوانیم: وَ اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عیسَی بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ»؛ و گواهی میدهم که حقاً آنان که خونت را ریختند و حرمت تو را از بین بردند، ملعونند و معذب هستند بر زبان داوود و عیسی بن مریم و این به خاطر آن گناهی است که کردند و مردمی کار بودند.
اکنون سؤال اینجاست که چه کسانی توسط حضرت داوود (ع) و عیسی بن مریم (س) لعنت شدهاند؟ پاسخ این سؤال نه به کنایه، بلکه صراحتاً در آیه شریفه ۷۸ سورة مبارکه مائده» آمده است: لُعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَی لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیمَ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُواْ یعْتَدُونَ»؛ کافران از بنیاسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند. لعنت شدنشان بدین سبب بود که (از فرمانهای خدا و پیامبران) سرپیچی کردند و همواره (از حدود الهی) داشتند.
علاقهمندان برای تهیه این شماره مجله موعود» میتوانند از (اینجا) اقدام کنند.
خبرگزاری فارس، 5 مهر 1398
https://www.farsnews.com/news/13980705000142/
_________________________________________________________________________________________________________________________________________
با تامل و بازخوانی شعارها و رجزهای اصیل عاشورایی از قبیل: هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه»، فَإِنِّی لا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً»، موت فی عز خیرٌ من حیاة فی ذلّ»، إنّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فی أمّةِ جَدّی»، و .که از حضرت اباعبدالله (ع) برای ما به یادگار مانده است، بیهیچ تردیدی میتوان نتیجه گرفت که قیام عاشورا پیش و بیش از آنکه یک مصیبت و عزا باشد، قیام با شکوهی است که از بطن آن حماسهای بیبدیل و جاودان متولد شده است؛ از همین روست که حضرت زینب(س) در توصیف این واقعه با کمال سربلندی و افتخار میگوید: والله ما رایت الا جمیلا». و این یعنی انکار شکست، و به تماشا گذاشتن تصویر پیروزی از واقعه کربلا؛ چرا که اگر قیام عاشورا در ذهن و زبان حضرت زینب(س) تنها یک شکست و مصیبت بود، به زبان آوردن چنین جملهای محلی از اعراب نداشت. چنان که استاد شهید آیتالله مطهری نیز که معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) ایشان را حاصل عمر و پاره تن» خود خوانده و همه آثار قلم و زبان او را بدون استثنا خوب، آموزنده و انسانساز» معرفی کردهاند (1) در کتاب ارزشمند حماسه حسینی» با تأکید بر این دقیقه میگوید:
. بنابراین کلید شخصیت حسین(ع) حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگى است، حقپرستى است. کلمات و اشعاری هم که از آن حضرت نقل شده، حاکی از همین روحیه حماسه و صلابت، خداپرستی و حماسه الهی و انسانی است. عظمت کربلا به جنبه معنویت و ت آن است نه فاجعه بودن آن. قهرمانان اصلی کربلا سیدالشهداء(ع) و یاران ایشاناند نه شمر و ابن زیاد! . در نقل و بازگو کردن حادثه عاشورا ما هزاران تحریف وارد کردهایم، هم تحریفهاى لفظى - یعنى شکلى و ظاهرى - راجع به اصل قضایا، مقدمات قضایا، متن و حواشى مطلب، و هم (تحریفهاى معنوى که) در تفسیر این حادثه ما تحریف کردهایم. با کمال تأسف باید عرض کنم تحریفهایى که به دست ما مردم در این حادثه صورت گرفته است، همه در جهت پایین آوردن و مسخ کردن قضیه بوده است، در جهت بىخاصیت کردن و بىاثر کردن قضیه بوده است». (2)
امروز نیز وقتی سرباز دلاوری در میدان جهاد با دشمنان دین و آیین به شهادت میرسد، معمولاً به خانواده او تبریک و تسلیت میگویند؛ چرا که در جهانبینی توحیدی شهادت نه مصیبت»، که سعادت و رستگاری جاوید است، چنان که در آیه 169 سوره مبارکه آل عمران آمده است:
وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ : ومپندارید ان کسانی راکه کشته شده اند در راه خدا مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند».
فؤاد کرمانی نیز با الهام از این آیه مبارکه گفته است:
زنده جاوید کیست؟ کشته شمشیر دوست
که آب حیات قلوب، در دم شـمشیر اوسـت
***
حضرت لسان الغیب حافظ شیراز نیز میگوید:
زیر شمشیر غمش رقصکنان باید رفت
کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
در واقع حضرت زینب با گفتن جمله ما رایت الا جمیلا»، قیام با شکوه عاشورا را برای آیندگان رمزگشایی کرده و با تذکری صریح قرائت صرف ماتمی از عاشورا را مورد انکار قرار داده و چشمها را به دیدن ابعادی دیگر از این مینیاتور زیبای الهی دعوت کرده است که با پیام» و حماسه» معنا مییابد.
به راستی نیز چنین است. عاشورا تنها یک مصیبت نیست؛ چرا که هیچ مصیبتی زیبا نیست مگر آن که هدفی متعالی و انسان ساز را در بطن خود داشته باشد؛ از همین روست که شهادت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا در نگاه حضرت زینب(س) زیبا جلوه میکند، چون این مجاهدتها و فداکاریها برای غبارروبی از حقیقت محمدی»، اصلاح جامعه اسلامی و احیای کرامتهای انسانی بوده است. حال آن که در پشت چهره مصیبت هیچ حقیقت زیبا و قابل ستایشی نهفته نیست. بخشی از زیباییهای حماسی واقعه کربلا را میتوان در صحنههای زیر به تماشا نشست:
امتناع امام حسین(ع) از شروع جنگ و خونریزی و تلاش در روشنگری و هدایت دشمنان تا آخرین لحظات، پیوستن زهیربن قین» به سپاه اباعبدالله(ع) به توصیه همسر حسینی مرامش دَلْهم» که نشاندهنده نقش تعیینکننده ن در کربلاست، سربلند بیرون آمدن حُربن یزید ریاحی» از صحنه جهاد اکبر با پشت کردن به عمرسعد و لبیک به ندای هل من ناصر ینصرنی» امام خویش، درخواست به تأخیر انداختن جنگ در شب عاشورا توسط امام حسین(ع) برای راز و نیاز با خدا، و برداشتن بیعت از گردن یاران و مُخیّر کردن آنان به ماندن و رفتن، تجدید بیعت یاران امام با ایشان با بیان این جمله که اگر هزار بار دیگر بمیریم و زنده شویم هرگز دست از یاری شما بر نمی داریم»، نپذیرفتن اماننامه شمر توسط حضرت ابوالفضل العباس(ع) و برادرانش، نمایش اوج ادب و وفاداری توسط سقای کربلا حضرت قمربنی هاشم با نخوردن آب و تشنه بیرون آمدن از شط فرات، شهادت غبطهبرانگیز وهب بن عبدالله و عکس العمل دشمن کوب مادرش در پرتاب سر فرزند شهیدش به سوی سپاه یزید، پاسخ زیبای احلی من العسل» قاسم بن حسن به عمو، به میدان فرستادن عون و محمد توسط مادرشان حضرت زینب برای جهاد و نائل شدن به فیض شهادت، اقامه باشکوهترین نماز در ظهر عاشورا در زیر بارانی از نیزه و تیر، حائل قرار دادن دستها توسط عبدالله ابن حسن در هنگام حمله حرمله به امام حسین (علیه السلام) برای دفاع از حضرت و نوشیدن شهد شهادت در دامان اباعبدالله، خطبههای حماسی و شبشکن امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) به عنوان پیامبران عاشورا در مجلس عبیدالله بن زیاد و یزید بن معاویه، و توصیف زیبای حضرت زینب از واقعه کربلا با بیان جمله ما رأیتُ الا جمیلاً» در پاسخ یزید.
به راستی در بازخوانی واقعه کربلا این زیباییهای حماسی را چرا باید نادیده گرفت و از کنار آنها به سادگی گذشت؟ خلاصه کردن حماسه بلند کربلا در آتش و عطش» و چشم بستن بر پیامهای انسانساز و زیباییهای متعالی و شگفت این نهضت بزرگ، ستمی بزرگ بر خاندان رسالت است. چرا ما چشم زیبابین نداریم و به جای دیدن ظرافتها و زیباییهای بیبدیل این مینیاتور الهی» تنها سرهای برآمده بر نیزه، اجساد افتاده بر خاک، خیمههای آتش گرفته، دربدری کاروان اسیران، خون و آتش و عطش را میبینیم و بس؟! چرا عظمت روح سالار شهیدان کربلا را در لحظة پرواز به سوی معشوق ازلی و ابدی با روایت شاعرانة این جمله به تصویر نمیکشیم که فرمود: الهی! صبراً علی بلائک و تسلیماً لامرک.»، و یا اوج حماسه و ایثار را در رجزخوانی حضرت ابوالفضل به روایت نمینشینیم که در فتنه خیز حوادث فرمود: والله ان قطعتم یمینی/ انی احامی ابداً عن دینی: به خدا سوگند اگر دست راستم را هم قطع کنید، هرگز از یاری دینم دست برنخواهم داشت».
از این منظر که منظری قرآنی است، شایستهتر آن است که در مجالس بزرگداشت قیام حسینی روی پرچمها این جمله نوشته شود: به مجلس حماسه حسینی خوش آمدید». استاد شهید آیتالله مطهری نیز در کتاب ارزشمند حماسه حسینی» دقیقاً بر روی همین نکته تأکید میکند و میگوید:
شخصیت حسین بن علی علیهماالسلام صبغه حماسی دارد و باید با وجود و سرگذشت او یک احساس حماسی داشته باشیم، نه یک احساس تراژدی و مصیبت، رثا و نفله شدن. شخصیتهای حماسی جنبه نژادی و قومی دارند؛ یعنی مخصوص یک قوم و نژاد معین و یک آب و خاکند، اما در مورد امام حسین علیه السلام چنین نیست. او یک شخصیت حماسی است، اما حماسه انسانیت و بشریت، نه حماسه قومیت. سخن، عمل و روح امام حسین علیه السلام هیجان و حماسه مافوق حماسه هاست و علت شناخته نشدن ایشان نیز همین است. شخصیت امام از نظر شدت حماسی بودن و علو و ارتفاع جنبه انسانی بی نظیر است و ما این حماسه را نشناختهایم». (3)
اصلیترین هدف قیام حسینی دعوت به معروف و نهی از منکر» تا اهدای آخرین قطره خون خویش برای دفاع از نوامیس الهی در مقابل بدعت های خطرناک جرثومه ظلم و فساد یزید» بود که در تنور خلافت موروثی و سلطنتی در اسلام می دمید که به پیروزی خون بر شمشیر و احیای اسلام ناب محمدی انجامید. از همین رو ارائه تصویر شکست از قیام حسینی و ختم کردن تاسوعا و عاشورای حسینی به عزاداری تنها و غفلت از ابعاد حماسی و معرفتی این رستاخیز الهی، ظلمی بزرگ به عاشورا و امام عاشوراست؛ چرا که پیروزی در مکتب حسینی تعریفی جز عمل به تکلیف» ندارد.
به خاطر چنین اعتقاد و باوری ست که حضرت امام خمینی(ره) در جواب کسانی که در سالهای مبارزه پیروزی انقلاب اسلامی را در برابر نظام استبدادی شاه زیر سؤال می بردند، فرمود: ما مأمور به تکلیفیم، نه مأمور به نتیجه». و این دقیقه ای است که از نگاه شاعران اصیل عاشورایی پنهان نمانده است. نگاه به عاشورا به عنوان فتحی قریب» و حماسه ای بی بدیل و با شکوه:
درامتدادِ سرخِ زمان، ایستاده است
رودی که تا همیشه روان ایستاده است
با چشم های منتظرش بر فرازِ نی
تا فتحِ قله های جهان ایستاده است
هر بار جاودانه تراز سال های قبل
با بیرقِ امید وامان، ایستاده است
آتشفشانِ سرخِ عظیمی که تا هنوز
با شعله های در فوران، ایستاده است
منظومه ای که تکیه زده بر ستونِ عرش
تا بیکران ِ هرچه کران، ایستاده است
منظومه ای عظیم که می تابد و هنوز
هفتاد ودو ستاره در آن ایستاده است
تا آن زمان که سر بزند صبحِ صادقش
با هرچه خون ِ در جریان، ایستاده است
زهرا نعمتی
____________________________________________________________
منابع و مآخذ:
1 - صحیفه امام، ج 16، ص 242.
2 - حماسه حسینی، ج2، ص 47.
3 - حماسه حسینی، ج 1، ص 121-113.
ویژه نامه اربعین رومه اطلاعات، پنج شنبه 25 مهر 1398 ، صفحه (6)
https://www.ettelaat.com/ethomeedition/todaypdf/m6.pdf
______________________________________________________________________________________
حسین و کرب و بلا. شرح ماجرا کافیست
رضا اسماعیلی تازهترین سروده خود را با عنوان برای زندگی سرخ، کربلا کافیست» به اربعین حسینی اختصاص داده است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، رضا اسماعیلی تازهترین سروده خود را با عنوان برای زندگی سرخ، کربلا کافیست» به اربعین حسینی اختصاص داده است که در ادامه میخوانید؛
برای زندگی سرخ، کربلا کافیست
برای لاله شدن، فهم لالهها کافیست
ندای هَل مِن.» سالار کربلا آمد
برای گفتن لبیک، این ندا کافیست
میان ماندن و رفتن، دچار تردیدی
مکن به غفلت و تردید اقتدا، کافیست
نه با حسین و نه با لشکر یزیدی تو!
زلال و آینه گون شو، دگر ریا کافیست
قسم مخور که تو بیعت نمودهای با عشق
بیا به کرب و بلا، حرف و ادعا کافیست
بیا به مسلخ عشق و به خون وضو کن سرخ
همین برای محک خوردن شما، کافیست
مکن تو چون و چرا در طریق جانبازی
سر بُریده بیاور، مگو چرا، کافیست
به قول کرب و بلا: خون همیشه پیروز است»
به روز واقعه ، شمشیر خون تو را کافیست
مگو که پای تو لنگ است و کربلا دور است
مگو برای خدا، این بهانه ها، کافیست
برای لاله شدن، داغِ دل، دلیل توست
برای لاله شدن، عاشقی تو را کافیست
شهید راه خدا را چه حاجتی جز دوست؟
خدا برای شهیدان، فقط خدا کافیست
حسین و کرب و بلا، زرد و سرخ و دیگر هیچ
حسین و کرب و بلا. شرح ماجرا کافیست
برای آن که شهیدی شوی تو هم یک روز
بخوان نماز شهادت، بگو بلی»، کافیست
خبرگزاری فارس، چهارشنبه 24 مهر 1398
https://www.farsnews.com/news/13980724000287/
___________________________________________________________________________________
این بانگ آزادی»
در قامت کامل ترین مجموعه آثارحمید»
به جرأت میتوان گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی، واقعه تاریخی یا ی مهمی نبوده که در شعرحمید سبزواری بازتاب نیافته باشد. از اینروست که این بانگ آزادی» در قامت کاملترین مجموعه آثار او، اهمیتی درخور توجه و ارزشی بسیار مییابد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، ۲۲ خردادماه ۹۵ بود که خبر درگذشت حمید سبزواری رسانهای شد و سراینده این بانگ آزادی چشم از جهان فرو بست.
بر اساس این گزارش، پرستو علیعسگرنجاد از پژوهشگران و نویسندگان کشورمان با نگاهی به کتاب این بانگ آزادی»، مجموعۀ آثار مرحوم حمید سبزواری یادداشتی را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.
بانگ آزادی از زبان پدر شعر انقلاب
چه اهل فن و موسفیدان عرصۀ ادبیات، چه شاعران جوان و میان سال و چه حتی ویکیپدیای همهفنحریف، آثارش را شناسنامۀ زمانمند شعر انقلاب» میدانند. به جرأت میتوان گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی، واقعۀ تاریخی یا ی مهمی نبوده که در شعر او بازتاب نیافته باشد. اشعارش را که کنار هم بگذاریم، سیری آهنگین و موزون است از آنچه در طول چهاردهه بر اینمرز و بوم گذشته است. هم از اینروست که این بانگ آزادی» در قامت کاملترینمجموعۀ آثار او، اهمیتی درخور توجه و ارزشی بسیار مییابد.
حسینآقا ممتحنی» که حمید سبزواری» تخلص میکرد، از آنشاعرها بود که مردم کوچه و بازار، حتی در دورافتادهترینروستاها، آثارش را میشناختند و بلکه با آنها، زندگی کرده بودند. نه از آن رو که آثار مکتوب او همچون سرود درد» و سرود سپیده» به دستشان رسیده باشد. نه! بل از آن رو که سرودههای او، سرود» بودند! شعرهای غنی و پرمغزی که با موسیقی و نغمۀ خوش خوانندگان انقلابی همراه میشدند و بسیار سریعتر و آسانتر از کتابها، جادهها را تا عمق دلها میپیمودند. بهترینمثال از اینسرودهای آشنا و ماندگار، خمینی ای امام!» و این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد» هستند که تا ابد بهعنوان سرود مبارزین انقلابی در خاطرۀ ایران نقش بستهاند.
سال گذشته بود که انتشارات شهرستان ادب با همکاری انتشارات سیمرغ هنر که وابسته به سازمان بسیج هنرمندان است، همت کردند و با همیاری اساتید اهل فضل و ادب، اینسرودهای ماندگار و ارزشمند را در کنار همۀ آثار منتشرشده و نشدۀ اینچهرۀ ماندگار ادبیات، گردآوری کردند. رضا اسماعیلی، مصطفی محدثی خراسانی و حسین اسرافیلی، کارشناسانی بودند که با ساعتها تلاش و بررسی آثار استادسبزواری، کاملترینمجموعۀ اشعار او را در چهار جلد با عنوان این بانگ آزادی» تدوین کردند تا با همکاری ایندوانتشارات، به بازار نشر عرضه شود.
نام اینمجموعه که دربردارندۀ بیش از هزار قطعه شعر از مرحوم سبزواری است، از یکی از معروفترینسرودهای وی اقتباس شده که ذکرش پیش از این رفت. از دیگرسو، اینسهتن به همت بلندشان، آرشیو عظیم سازمان صدا و سیما را کاویدهاند و بیش از دویستعنوانسرودی را که در همۀ اینچهاردهه توسط مرحوم سبزواری سروده شده، گردآوری و تنظیم کردهاند. شعرهایی که پیشتر منتشر شده بودند نیز با دقت و تأمل اینکارشناسان صاحبنظر، تحت ویرایش و بازنگری و تطبیق با نسخههای اصلی قرار گرفتهاند. بهتر از همۀ اینها، شعرهای تازهای است که برای اولینبار با هماهنگی و همیاری فرزند ارشد استاد، در اینمجموعه منتشر شده است. همۀ اینها سبب میشود اینکتاب، شایان توجه و خواندنی باشد.
حمید سبزواری هم نشان درجهیک هنری داشت و هم در دورۀ سوم چهرههای ماندگار بهعنوان چهرۀ ماندگار ادبیات ایران انتخاب شد. مطالعۀ آثار او، جدا از ارزش ادبی و زیباییهای کلامی آنها، شکلی از مطالعۀ تاریخ ایران در بهترین و هنریترینشکل ممکن است. بیسبب نبود که در نشست رمضانیۀ امسال شاعران با رهبر انقلاب، وقتی ذکر خیر شاعران از دنیا رفته بود، رهبر با نام کوچک از استادسبزواری یاد کردند تا همه بار دیگر، محبت ایشان را به مرحوم سبزواری به خاطر بیاورند.
اینک اینمجموعۀ چهارجلدی با همۀ دقت، سلیقه و ظرافت طبعی که در تدوین آن به کار رفته، بهترینمرجع برای دسترسی به آثار پدر شعر انقلاب اسلامی ایران است.
خبرگزاری فارس، 22 خرداد 1398
https://www.farsnews.com/news/13980322000098/
جشنواره ملی شعر دانشجویی دومین گردهمایی خود را در دانشگاه زنجان برگزار کرد.
دومین رویداد جشنواره ملی شعر دانشجویی از ساعت 14 روز یکشنبه، چهاردهم مهرماه در سالن سهروردی» دانشگاه زنجان برگزار شد. پنل تخصصی این برنامه با موضوع آسیبشناسی شعر آئینی» با حضور قربان ولیئی (شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه) و قربان ولیئی (شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه) برگزار شد.
در این محفل شعر و شاعری که به همت جهاددانشگاهی واحد زنجان برگزار شد، ساعد باقری به همراه غلامرضا طریقی، مصدق آقاجانلو، قربان ولیئی و جمعی از شاعران جوان و استادان شاعر به شعرخوانی پرداختند.
خبرگزاری ایسنا، دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸
https://www.isna.ir/photo/98071511230/
____________________________________________________________________________________
جشنواره ملی شعر دانشجویی به روایت تصویر
گروه چندرسانهای ــ جشنواره ملی شعر دانشجویی با حضور ساعد باقری و معاون فرهنگی جهاددانشگاهی در زنجان برگزار شد.
به گزارش ایکنا از زنجان، دومین جشنواره ملی شعر دانشجویی روز گذشته، چهاردهم مهرماه در سالن سهروردی دانشگاه زنجان برگزار شد. کارگروه تخصصی این برنامه با موضوع آسیبشناسی شعر آئینی» با حضور قربان ولیئی، شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه برگزار شد.
در این محفل که به همت جهاددانشگاهی واحد زنجان برگزار شد، ساعد باقری به همراه غلامرضا طریقی، مصدق آقاجانلو، قربان ولیئی و جمعی از شاعران جوان و استادان شاعر به شعرخوانی پرداختند.
عکس از معصومه تاران
خبرگزاری ایسنا، دوشنبه 15 مهر 1398
http://zanjan.iqna.ir/fa/news/3847942/
جشنواره شعر دانشجویی به زنجان رسید
جشنواره ملی شعر دانشجویی دومین گردهمایی خود را در دانشگاه زنجان برگزار میکند. پنل تخصصی این برنامه با موضوع آسیب شناسی شعر آیینی با حضور رضا اسماعیلی (شاعر و پژوهشگر) و قربان ولیئی (شاعر و عضو هیات علمی دانشگاه) برگزار خواهد شد.
به گزارش ایسنا، جشنواره ملی شعر دانشجویی دومین گردهمایی خود را در دانشگاه زنجان برگزار میکند.دومین رویداد جمعی این جشنواره از ساعت ۱۳ روز یکشنبه، چهاردهم مهرماه در سالن سهروردی» دانشگاه زنجان برگزار میشود.
پنل تخصصی این برنامه با موضوع آسیبشناسی شعر آیینی» با حضور رضا اسماعیلی (شاعر و پژوهشگر) و قربان ولیئی (شاعر و عضو هیات علمی دانشگاه) برگزار خواهد شد.
در این محفل شعر و شاعری که به میزبانی جهاد دانشگاهی واحد زنجان برگزار خواهد شد، غلامرضا طریقی و مصدق آقاجانلو نیز شعرخوانی خواهند داشت. همچنین حاج ولیالله کلامی چند شعر آیینی به زبان ترکی برای حاضران خواهد خواند.شعرخوانی جمعی از دانشجویان و استادان دانشگاه زنجان، از دیگر بخشهای این برنامه است که در قالب رویدادهای پانزدهگانه نخستین جشنواره ملی شعر دانشجویی برگزار خواهد شد.رویدادهای این جشنواره بهصورت آنلاین (پخش زنده) و آفلاین، در سایت جشنواره به این نشانی قابل دسترسی و استفاده هستند: eventta.ir.
نخستین رویداد جشنواره ملی شعر دانشجویی هفته گذشته در دانشگاه شهید بهشتی تهران با برگزاری پنل تخصصی با حضور اسماعیل امینی و سیدمهدی طباطبایی، سخنرانی علی دهباشی و اهدای نخستین تندیس رودکی» به محمدرضا شفیعی کدکنی، شعرخوانی جمعی از دانشجویان و استادان این دانشگاه و نیز اجرای موسیقی حسامالدین سراج همراه بود.
خبرگزاری ایسنا، شنبه 13 مهر
1398https://www.isna.ir/news/98071309369/
درباره این سایت